لغت

فنلاندی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/33599908.webp
خدمت کردن
سگ‌ها دوست دارند به صاحبان خود خدمت کنند.
cms/verbs-webp/121520777.webp
برخاستن
هواپیما تازه برخاسته است.
cms/verbs-webp/115628089.webp
آماده کردن
او یک کیک آماده می‌کند.
cms/verbs-webp/130938054.webp
پوشاندن
کودک خود را می‌پوشاند.
cms/verbs-webp/90292577.webp
عبور کردن
آب خیلی بالا بود؛ کامیون نتوانست عبور کند.
cms/verbs-webp/99951744.webp
مظنون شدن
او مظنون است که دوست دختر او است.
cms/verbs-webp/94555716.webp
شدن
آنها تیم خوبی شده‌اند.
cms/verbs-webp/73751556.webp
دعا کردن
او به آرامی دعا می‌کند.
cms/verbs-webp/92207564.webp
سوار شدن
آنها به تندی سوار می‌شوند.
cms/verbs-webp/102136622.webp
کشیدن
او سورتمه را می‌کشد.
cms/verbs-webp/99196480.webp
پارک کردن
ماشین‌ها در پارکینگ زیرزمینی پارک شده‌اند.
cms/verbs-webp/53646818.webp
وارد کردن
برف داشت می‌بارید و ما آنها را وارد کردیم.