لغت
فنلاندی – تمرین افعال

عبور کردن
آب خیلی بالا بود؛ کامیون نتوانست عبور کند.

صدا کردن
معلم من اغلب به من صدا میزند.

بستن
شما باید شیر آب را به شدت ببندید!

مصرف کردن
این دستگاه میزان مصرف ما را اندازهگیری میکند.

نقاشی کردن
من برای تو یک تابلوی زیبا نقاشی کردهام!

پوشاندن
او موهای خود را میپوشاند.

خریدن
ما بسیار هدیه خریدهایم.

خواستن بیرون رفتن
کودک میخواهد بیرون برود.

توقف کردن
پلیسزن ماشین را متوقف میکند.

بهبود بخشیدن
او میخواهد به فیگور خود بهبود ببخشد.

راهنمایی کردن
این دستگاه ما را راهنمایی میکند.
