لغت
فنلاندی – تمرین افعال

لذت بردن
او از زندگی لذت میبرد.

خدمت کردن
آشپز امروز خودش به ما خدمت میکند.

خواندن
کودکان یک ترانه میخوانند.

تمرین کردن
ورزشکاران حرفهای باید هر روز تمرین کنند.

باعث شدن
آدمهای زیادی به سرعت باعث آشفتگی میشوند.

باور کردن
بسیاری از مردم به خدا باور دارند.

استخدام کردن
متقاضی استخدام شد.

زخمی کردن
او میخ را از دست داد و خودش را زخمی کرد.

مدیریت کردن
باید با مشکلات مدیریت کرد.

نوشیدن
او چای مینوشد.

برگشتن
معلم مقالات را به دانشآموزان برمیگرداند.
