لغت
فنلاندی – تمرین افعال

بهروز کردن
امروزه باید دانش خود را بهطور مداوم بهروز کنید.

حرکت کردن
برادرزادهام حرکت میکند.

احساس کردن
او نوزاد در شکم خود را احساس میکند.

تحویل دادن
او پیتزا به خانهها تحویل میدهد.

پخش کردن
او بازوهایش را به گستره میپاشد.

گپ زدن
آنها با یکدیگر گپ میزنند.

باعث شدن
الکل میتواند باعث سردرد شود.

بالا آوردن
او بسته را به طرف پلهها میبرد.

به اشتراک گذاشتن
ما باید یاد بگیریم ثروتمان را به اشتراک بگذاریم.

بیرون رفتن
دخترها دوست دارند با هم بیرون بروند.

دادن
آیا باید پول خود را به گدا بدهم؟
