لغت
فنلاندی – تمرین افعال

رای دادن
رایدهندگان امروز راجع به آیندهشان رای میدهند.

شرکت کردن
او در مسابقه شرکت میکند.

بلند کردن
او به او کمک کرد تا بلند شود.

مبارزه کردن
ورزشکاران با یکدیگر مبارزه میکنند.

لغو کردن
متأسفانه او جلسه را لغو کرد.

پیچیدن
شما میتوانید به چپ بپیچید.

راه یافتن
من میتوانم خوب در یک هزارتو مسیر بیابم.

نوشتن روی
هنرمندان روی تمام دیوار نوشتهاند.

فشار دادن
او لیمو را فشار میدهد.

بهبود بخشیدن
او میخواهد به فیگور خود بهبود ببخشد.

ترجیح دادن
دختر ما کتاب نمیخواند؛ او تلفن خود را ترجیح میدهد.
