kashe
Ta kashe duk kuɗinta.
خرج کردن
او همه پول خود را خرج کرد.
juya zuwa
Suna juya zuwa juna.
پیچیدن به
آنها به یکدیگر پیچیدهاند.
magana
Ya yi magana ga taron.
صحبت کردن
او با مخاطبان خود صحبت میکند.
haɗa
Mu ke haɗa zuma muna kansu.
تولید کردن
ما عسل خود را تولید میکنیم.
fita
Ta fita da motarta.
دور کردن
او با اتومبیلش دور میزند.
samu
Ya samu penshan mai kyau lokacin tsofaffiya.
دریافت کردن
او در سنین پیری بازنشستگی خوبی دریافت میکند.
fahimta
Ba za a iya fahimci duk abin da ya shafi kwamfuta ba.
فهمیدن
نمیتوان همه چیزها در مورد کامپیوترها را فهمید.
dauka
A ina za mu dauka kuɗin mu?
سرمایهگذاری کردن
ما باید پول خود را در کجا سرمایهگذاری کنیم؟
goge
Mawaki yana goge taga.
تمیز کردن
کارگر پنجره را تمیز میکند.
samu
Ta samu kyaututtuka.
گرفتن
او چند هدیه گرفت.
canza
Abubuwan da yawa sun canza saboda canji na yanayi.
تغییر کردن
به خاطر تغییرات اقلیمی، بسیار چیزها تغییر کرده است.
canza
Wuta ya canza zuwa mai rawa.
تغییر کردن
چراغ به سبز تغییر کرد.