לצפות
הילדים תמיד מצפים לשלג.
ltspvt
hyldym tmyd mtspym lshlg.
منتظر ماندن
کودکان همیشه منتظر برف هستند.
נכנסה
הרכבת התחתית נכנסה זה עתה לתחנה.
nknsh
hrkbt hthtyt nknsh zh ’eth lthnh.
وارد شدن
مترو تازه به ایستگاه وارد شده است.
תקוע
אני תקוע ואני לא מוצא דרך החוצה.
tqv’e
any tqv’e vany la mvtsa drk hhvtsh.
گیر کردن
من گیر کردهام و راهی برای خروج پیدا نمیکنم.
לרכוב
לילדים אוהבים לרכוב על אופניים או קורקינטים.
lrkvb
lyldym avhbym lrkvb ’el avpnyym av qvrqyntym.
سوار شدن
بچهها دوست دارند روی دوچرخه یا اسکوتر سوار شوند.
לפספס
הוא פספס את ההזדמנות לגול.
lpsps
hva psps at hhzdmnvt lgvl.
از دست دادن
او فرصت گل زدن را از دست داد.
סופרת
היא סופרת את המטבעות.
svprt
hya svprt at hmtb’evt.
شمردن
او سکهها را میشمارد.
לחשוד
הוא חושד שזו החברה שלו.
lhshvd
hva hvshd shzv hhbrh shlv.
مظنون شدن
او مظنون است که دوست دختر او است.
מודד
המכשיר הזה מודד כמה אנו אוכלים.
mvdd
hmkshyr hzh mvdd kmh anv avklym.
مصرف کردن
این دستگاه میزان مصرف ما را اندازهگیری میکند.
משווים
הם משווים את הספרות שלהם.
mshvvym
hm mshvvym at hsprvt shlhm.
مقایسه کردن
آنها ارقام خود را با یکدیگر مقایسه میکنند.
יש לשרוף
הבשר לא צריך לשרוף על הגריל.
ysh lshrvp
hbshr la tsryk lshrvp ’el hgryl.
سوختن
گوشت نباید روی منقل بسوزد.
היית צריך
היית צריך לעשות את זה לפני שעה!
hyyt tsryk
hyyt tsryk l’eshvt at zh lpny sh’eh!
انجام دادن
شما باید آن کار را یک ساعت پیش انجام میدادید!
נכנסת
היא נכנסת לים.
nknst
hya nknst lym.
وارد شدن
او وارد دریا میشود.