reći
Imam ti nešto važno reći.
گفتن
من چیز مهمی دارم که به تو بگویم.
potražiti
Što ne znaš, moraš potražiti.
جستجو کردن
آنچه را نمیدانی، باید جستجو کنی.
sortirati
Još imam puno papira za sortirati.
مرتب کردن
من هنوز باید کاغذهای زیادی را مرتب کنم.
putovati
Volimo putovati Europom.
سفر کردن
ما دوست داریم از اروپا سفر کنیم.
kritizirati
Šef kritizira zaposlenika.
انتقاد کردن
رئیس از کارمند انتقاد میکند.
zapeti
Kolo je zapelo u blatu.
گیر افتادن
چرخ در گل گیر کرد.
unijeti
Ulje se ne smije unijeti u zemlju.
وارد کردن
نباید روغن را در زمین وارد کرد.
graditi
Kada je izgrađen Kineski zid?
ساخته شدن
دیوار چین کی ساخته شده است؟
dostaviti
On dostavlja pizze kućama.
تحویل دادن
او پیتزا به خانهها تحویل میدهد.
otpremiti
Ovaj paket će uskoro biti otpremljen.
فرستادن
این بسته به زودی فرستاده میشود.
vratiti se
Ne može se sam vratiti.
برگشتن
او نمیتواند به تنهایی برگردد.
pušiti
On puši lulu.
سیگار کشیدن
او یک پیپ سیگار میکشد.