zaposliti
Kandidat je zaposlen.
استخدام کردن
متقاضی استخدام شد.
slušati
On je sluša.
گوش دادن
او به او گوش میدهد.
otkazati
Let je otkazan.
لغو شدن
پرواز لغو شده است.
zvati
Može zvati samo tijekom pauze za ručak.
زنگ زدن
او فقط در وقت ناهار میتواند زنگ بزند.
ubiti
Zmija je ubila miša.
کُشتن
مار موش را کُشت.
posjeći
Radnik posječe drvo.
قطع کردن
کارگر درخت را قطع میکند.
pokriti
Dijete pokriva uši.
پوشاندن
کودک گوشهایش را میپوشاند.
čitati
Ne mogu čitati bez naočala.
خواندن
من بدون عینک نمیتوانم بخوانم.
oprostiti
Ona mu to nikada ne može oprostiti!
بخشیدن
او هرگز نمیتواند به او برای این کار ببخشد!
goniti
Kauboji goniti stoku s konjima.
راندن
گلهداران با اسبها گاوها را میرانند.
vratiti se
Ne može se sam vratiti.
برگشتن
او نمیتواند به تنهایی برگردد.
osjećati
Često se osjeća samim.
احساس کردن
او اغلب احساس تنهایی میکند.