služiti
Psi vole služiti svojim vlasnicima.
خدمت کردن
سگها دوست دارند به صاحبان خود خدمت کنند.
otvoriti
Festival je otvoren vatrometom.
باز کردن
جشنواره با آتشبازی آغاز شد.
oprostiti se
Žena se oprašta.
خداحافظی کردن
زن خداحافظی میکند.
visjeti
Oboje vise na grani.
آویختن
هر دو بر روی شاخ آویختهاند.
hodati
Ovom stazom se ne smije hodati.
قدم زدن
نباید از این مسیر قدم زد.
spajati
Ovaj most spaja dvije četvrti.
وصل کردن
این پل دو محله را به هم وصل میکند.
izvući
Utikač je izvađen!
بیرون کشیدن
پریز بیرون کشیده شده!
dogoditi se
Je li mu se nešto dogodilo u radnoj nesreći?
اتفاق افتادن
آیا در تصادف کاری به او افتاده است؟
prespavati
Žele konačno prespavati jednu noć.
خوابیدن
آنها میخواهند بالاخره یک شب به خواب بروند.
rasipati
Energiju ne bi trebalo rasipati.
هدر دادن
نباید انرژی را هدر داد.
prihvatiti
Ne mogu to promijeniti, moram to prihvatiti.
قبول کردن
نمیتوانم آن را تغییر دهم، باید آن را قبول کنم.
istraživati
Astronauti žele istraživati svemir.
کاوش کردن
فضانوردان میخواهند فضای بیرونی را کاوش کنند.