izgubiti
Čekaj, izgubio si novčanik!
گم کردن
صبر کن، کیف پولت را گم کردهای!
uzrokovati
Alkohol može uzrokovati glavobolju.
باعث شدن
الکل میتواند باعث سردرد شود.
pitati
Upitao je za smjer.
پرسیدن
او راه را پرسید.
trčati prema
Djevojčica trči prema svojoj majci.
به سمت دویدن
دختر به سمت مادرش میدود.
darovati
Trebam li prosjaku darovati svoj novac?
دادن
آیا باید پول خود را به گدا بدهم؟
istraživati
Astronauti žele istraživati svemir.
کاوش کردن
فضانوردان میخواهند فضای بیرونی را کاوش کنند.
prevesti
Može prevesti između šest jezika.
ترجمه کردن
او میتواند بین شش زبان ترجمه کند.
gurnuti
Auto je stao i morao je biti gurnut.
هل دادن
خودرو متوقف شد و باید هل داده شود.
pustiti
Ne smiješ pustiti dršku!
ول کردن
شما نباید گریپ را ول کنید!
stati na
Ne mogu stati na tlo s ovom nogom.
روی ... قدم زدن
من نمیتوانم با این پا روی زمین قدم بزنم.
prijaviti se
Svi na brodu prijavljuju se kapetanu.
گزارش دادن به
همه سرنشینان به کاپیتان گزارش میدهند.
nasjeckati
Za salatu trebate nasjeckati krastavac.
قطعه قطعه کردن
برای سالاد، باید خیار را قطعه قطعه کنید.