لغت

ارمنی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/82604141.webp
دور انداختن
او روی پوست موزی که دور انداخته شده است قدم می‌زند.
cms/verbs-webp/121264910.webp
قطعه قطعه کردن
برای سالاد، باید خیار را قطعه قطعه کنید.
cms/verbs-webp/119847349.webp
شنیدن
من نمی‌توانم شما را بشنوم!
cms/verbs-webp/118765727.webp
بار آوردن
کار دفتری به او زیاد بار می‌آورد.
cms/verbs-webp/102238862.webp
دیدن
یک دوست قدیمی او را می‌بیند.
cms/verbs-webp/128644230.webp
تجدید کردن
نقاش می‌خواهد رنگ دیوار را تجدید کند.
cms/verbs-webp/113842119.webp
گذشتن
دوران قرون وسطی گذشته است.
cms/verbs-webp/65313403.webp
پایین رفتن
او پایین پله‌ها می‌رود.
cms/verbs-webp/68845435.webp
مصرف کردن
این دستگاه میزان مصرف ما را اندازه‌گیری می‌کند.
cms/verbs-webp/109657074.webp
دور کردن
یک قو بقیه‌ی قوها را دور می‌زند.
cms/verbs-webp/89516822.webp
مجازات کردن
او دخترش را مجازات کرد.
cms/verbs-webp/47241989.webp
جستجو کردن
آنچه را نمی‌دانی، باید جستجو کنی.