لغت
اندونزيايی – تمرین افعال

شرکت کردن
او در مسابقه شرکت میکند.

خواستن
او از شخصی که با او تصادف کرده است ، خسارت خواسته است.

زدن
قطار به ماشین زد.

خودداری کردن
نمیتوانم پول زیادی خرج کنم؛ باید خودداری کنم.

احساس کردن
مادر بسیار محبت به فرزندش احساس میکند.

دانستن
او زیادی از کتابها را تقریباً حفظ میداند.

کار کردن
قرصهای شما هنوز کار میکنند؟

دوست داشتن
او واقعاً اسبش را دوست دارد.

خواستن
او خیلی چیز میخواهد!

دریافت کردن
او در سنین پیری بازنشستگی خوبی دریافت میکند.

ترجیح دادن
دختر ما کتاب نمیخواند؛ او تلفن خود را ترجیح میدهد.
