لغت
اندونزيايی – تمرین افعال

دوباره دیدن
آنها سرانجام یکدیگر را دوباره میبینند.

بازی کردن
کودک ترجیح میدهد تنها بازی کند.

نوشتن روی
هنرمندان روی تمام دیوار نوشتهاند.

دادن
پدر میخواهد به پسرش پول اضافی بدهد.

توضیح دادن
او به او توضیح میدهد چگونه دستگاه کار میکند.

امیدوار بودن
من به شانس در بازی امیدوارم.

آویختن
هر دو بر روی شاخ آویختهاند.

مست شدن
او تقریباً هر شب مست میشود.

ازدواج کردن
این زوج تازه ازدواج کردهاند.

دوست داشتن
او شکلات را بیش از سبزیجات دوست دارد.

منتشر کردن
ناشر کتابهای زیادی را منتشر کرده است.
