لغت

اندونزيايی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/91442777.webp
روی ... قدم زدن
من نمی‌توانم با این پا روی زمین قدم بزنم.
cms/verbs-webp/112444566.webp
با کسی حرف زدن
کسی باید با او حرف بزند؛ او خیلی تنها است.
cms/verbs-webp/120254624.webp
رهبری کردن
او از رهبری یک تیم لذت می‌برد.
cms/verbs-webp/122638846.webp
لال کردن
آن مفاجأت او را لال می‌کند.
cms/verbs-webp/11579442.webp
پرتاب کردن به
آنها توپ را به یکدیگر پرت می‌کنند.
cms/verbs-webp/94555716.webp
شدن
آنها تیم خوبی شده‌اند.
cms/verbs-webp/105623533.webp
باید
باید زیاد آب نوشید.
cms/verbs-webp/68561700.webp
باز گذاشتن
هر کسی پنجره‌ها را باز می‌گذارد، دعوت به سارقان می‌کند!
cms/verbs-webp/90183030.webp
بلند کردن
او به او کمک کرد تا بلند شود.
cms/verbs-webp/110401854.webp
اقامت یافتن
ما در یک هتل ارزان اقامت یافتیم.
cms/verbs-webp/99167707.webp
مست شدن
او مست شد.
cms/verbs-webp/77883934.webp
کافی بودن
کافی است، شما آزاردهنده هستید!