لغت

اندونزيايی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/3819016.webp
از دست دادن
او فرصت گل زدن را از دست داد.
cms/verbs-webp/90617583.webp
بالا آوردن
او بسته را به طرف پله‌ها می‌برد.
cms/verbs-webp/122605633.webp
جابجا شدن
همسایه‌های ما دارند جابجا می‌شوند.
cms/verbs-webp/63244437.webp
پوشاندن
او صورت خود را می‌پوشاند.
cms/verbs-webp/43577069.webp
برداشتن
او چیزی را از روی زمین می‌برد.
cms/verbs-webp/120200094.webp
مخلوط کردن
تو می‌توانی یک سالاد سالم با سبزیجات مخلوط کنی.
cms/verbs-webp/111750432.webp
آویختن
هر دو بر روی شاخ آویخته‌اند.
cms/verbs-webp/53284806.webp
فکر خارج از جعبه کردن
برای موفقیت، گاهی باید فکر خارج از جعبه کنید.
cms/verbs-webp/101742573.webp
نقاشی کردن
او دست‌های خود را نقاشی کرده است.
cms/verbs-webp/84476170.webp
خواستن
او از شخصی که با او تصادف کرده است ، خسارت خواسته است.
cms/verbs-webp/113577371.webp
وارد کردن
نباید چیزا به خانه بیاوریم.
cms/verbs-webp/104476632.webp
ظرف شستن
من دوست ندارم ظرف‌ها را بشویم.