لغت

اندونزيايی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/96514233.webp
دادن
کودک به ما یک درس خنده‌دار می‌دهد.
cms/verbs-webp/82095350.webp
هل دادن
پرستار بیمار را در ویلچر هل می‌دهد.
cms/verbs-webp/128644230.webp
تجدید کردن
نقاش می‌خواهد رنگ دیوار را تجدید کند.
cms/verbs-webp/115113805.webp
گپ زدن
آنها با یکدیگر گپ می‌زنند.
cms/verbs-webp/30793025.webp
نمایش دادن
او دوست دارد پول خود را نمایش بدهد.
cms/verbs-webp/11579442.webp
پرتاب کردن به
آنها توپ را به یکدیگر پرت می‌کنند.
cms/verbs-webp/104167534.webp
مالک بودن
من یک ماشین اسپرت قرمز دارم.
cms/verbs-webp/85681538.webp
ترک کردن
کافی است، ما داریم ترک می‌کنیم!
cms/verbs-webp/91254822.webp
چیدن
او یک سیب چید.
cms/verbs-webp/86996301.webp
دفاع کردن
دو دوست همیشه می‌خواهند از یکدیگر دفاع کنند.
cms/verbs-webp/102728673.webp
بالا رفتن
او بالا پله‌ها می‌رود.
cms/verbs-webp/95543026.webp
شرکت کردن
او در مسابقه شرکت می‌کند.