لغت
اندونزيايی – تمرین افعال

خوردن
من سیب را خوردهام.

آموزش دادن
سگ توسط او آموزش داده شده است.

دلتنگ شدن
من خیلی به تو دلتنگ خواهم شد!

گپ زدن
آنها با یکدیگر گپ میزنند.

بیرون دویدن
او با کفشهای جدید بیرون میدود.

باعث شدن
آدمهای زیادی به سرعت باعث آشفتگی میشوند.

بررسی کردن
دندانپزشک دندانهای بیمار را بررسی میکند.

نگاه کردن
در تعطیلات، به بسیاری از مناظر نگاه کردم.

نگاه کردن
او از یک سوراخ نگاه میکند.

انتخاب کردن
او یک عینک آفتابی جدید انتخاب میکند.

همراهی کردن
دوست دخترم دوست دارد همراه من به خرید بیاید.
