لغت
اندونزيايی – تمرین افعال

اشتباه کردن
من واقعاً در آنجا اشتباه کردم!

گیر افتادن
چرخ در گل گیر کرد.

تاکید کردن
شما میتوانید با آرایش به خوبی به چشمان خود تاکید کنید.

مالک بودن
من یک ماشین اسپرت قرمز دارم.

نوبت گرفتن
لطفاً منتظر بمانید، به زودی نوبت شما میرسد!

تعمیر کردن
او میخواست کابل را تعمیر کند.

تصمیم گرفتن
او به مدل موی جدیدی تصمیم گرفته است.

ورود کردن
همسایههای جدید در طبقه بالا ورود میکنند.

تصاحب کردن
ملخها تصاحب کردهاند.

ساختن
بچهها یک برج بلند میسازند.

رفتن
مهمانهای تعطیلات ما دیروز رفتند.
