لغت

گرجی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/26758664.webp
ذخیره کردن
بچه‌های من پول خودشان را ذخیره کرده‌اند.
cms/verbs-webp/68435277.webp
آمدن
خوشحالم که آمدی!
cms/verbs-webp/30314729.webp
ترک کردن
من می‌خواهم از هم‌اکنون سیگار را ترک کنم!
cms/verbs-webp/118868318.webp
دوست داشتن
او شکلات را بیش از سبزیجات دوست دارد.
cms/verbs-webp/123498958.webp
نشان دادن
او به فرزندش جهان را نشان می‌دهد.
cms/verbs-webp/82095350.webp
هل دادن
پرستار بیمار را در ویلچر هل می‌دهد.
cms/verbs-webp/122479015.webp
برش زدن به اندازه
پارچه به اندازه برش زده می‌شود.
cms/verbs-webp/93947253.webp
مردن
بسیاری از مردم در فیلم‌ها می‌میرند.
cms/verbs-webp/112407953.webp
گوش دادن
او گوش می‌دهد و یک صدا می‌شنود.
cms/verbs-webp/95543026.webp
شرکت کردن
او در مسابقه شرکت می‌کند.
cms/verbs-webp/109109730.webp
تحویل دادن
سگ من یک کبوتر به من تحویل داد.
cms/verbs-webp/61806771.webp
آوردن
پیک یک بسته می‌آورد.