لغت

گرجی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/129084779.webp
وارد کردن
من قرار را در تقویم خود وارد کرده‌ام.
cms/verbs-webp/124274060.webp
گذاشتن
او برای من یک قاچ نان پیتزا گذاشت.
cms/verbs-webp/73751556.webp
دعا کردن
او به آرامی دعا می‌کند.
cms/verbs-webp/119611576.webp
زدن
قطار به ماشین زد.
cms/verbs-webp/38753106.webp
صحبت کردن
کسی نباید در سینما خیلی بلند صحبت کند.
cms/verbs-webp/91643527.webp
گیر کردن
من گیر کرده‌ام و راهی برای خروج پیدا نمی‌کنم.
cms/verbs-webp/99207030.webp
رسیدن
هواپیما به موقع رسیده است.
cms/verbs-webp/74908730.webp
باعث شدن
آدم‌های زیادی به سرعت باعث آشفتگی می‌شوند.
cms/verbs-webp/84365550.webp
حمل کردن
کامیون کالاها را حمل می‌کند.
cms/verbs-webp/33463741.webp
باز کردن
می‌توانی لطفاً این قوطی را برای من باز کنی؟
cms/verbs-webp/118343897.webp
همکاری کردن
ما به عنوان یک تیم همکاری می‌کنیم.
cms/verbs-webp/106665920.webp
احساس کردن
مادر بسیار محبت به فرزندش احساس می‌کند.