لغت

قرقیزی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/40326232.webp
فهمیدن
من سرانجام وظیفه را فهمیدم!
cms/verbs-webp/105785525.webp
نزدیک بودن
یک فاجعه نزدیک است.
cms/verbs-webp/34664790.webp
شکست خوردن
سگ ضعیف‌تر در جنگ شکست می‌خورد.
cms/verbs-webp/114272921.webp
راندن
گله‌داران با اسب‌ها گاو‌ها را می‌رانند.
cms/verbs-webp/80116258.webp
ارزیابی کردن
او عملکرد شرکت را ارزیابی می‌کند.
cms/verbs-webp/102728673.webp
بالا رفتن
او بالا پله‌ها می‌رود.
cms/verbs-webp/26758664.webp
ذخیره کردن
بچه‌های من پول خودشان را ذخیره کرده‌اند.
cms/verbs-webp/62000072.webp
شب گذراندن
ما شب را در ماشین می‌گذرانیم.
cms/verbs-webp/79404404.webp
نیاز داشتن
من تشنه‌ام، نیاز به آب دارم!
cms/verbs-webp/75001292.webp
حرکت کردن
وقتی چراغ عوض شد، اتومبیل‌ها حرکت کردند.
cms/verbs-webp/80060417.webp
دور کردن
او با اتومبیلش دور می‌زند.
cms/verbs-webp/118574987.webp
پیدا کردن
من یک قارچ زیبا پیدا کردم!