لغت

قرقیزی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/128644230.webp
تجدید کردن
نقاش می‌خواهد رنگ دیوار را تجدید کند.
cms/verbs-webp/121870340.webp
دویدن
ورزشکار دو می‌زند.
cms/verbs-webp/120700359.webp
کُشتن
مار موش را کُشت.
cms/verbs-webp/114091499.webp
آموزش دادن
سگ توسط او آموزش داده شده است.
cms/verbs-webp/109109730.webp
تحویل دادن
سگ من یک کبوتر به من تحویل داد.
cms/verbs-webp/115153768.webp
به خوبی دیدن
من با عینک جدیدم همه چیز را به خوبی می‌بینم.
cms/verbs-webp/72855015.webp
دریافت کردن
او هدیه بسیار خوبی دریافت کرد.
cms/verbs-webp/80332176.webp
زیر خط کشیدن
او بیانیه خود را زیر خط کشید.
cms/verbs-webp/79201834.webp
وصل کردن
این پل دو محله را به هم وصل می‌کند.
cms/verbs-webp/74176286.webp
محافظت کردن
مادر از فرزند خود محافظت می‌کند.
cms/verbs-webp/124053323.webp
فرستادن
او یک نامه می‌فرستد.
cms/verbs-webp/104849232.webp
زایمان کردن
او به زودی زایمان می‌کند.