لغت
ليتوانيايی – تمرین افعال

انجام دادن
او تعمیرات را انجام میدهد.

شاد کردن
گل باعث شادی طرفداران فوتبال آلمان شده است.

با هم زندگی کردن
این دو قرار است به زودی با هم زندگی کنند.

دور کردن
یک قو بقیهی قوها را دور میزند.

ضمانت کردن
بیمه در موارد تصادف محافظت را ضمانت میکند.

نشستن
بسیاری از مردم در اتاق نشستهاند.

مالک بودن
من یک ماشین اسپرت قرمز دارم.

نوشیدن
او چای مینوشد.

پاداش دادن
او با یک مدال پاداش داده شد.

انجام دادن
شما باید آن کار را یک ساعت پیش انجام میدادید!

آماده کردن
او یک کیک آماده میکند.
