لغت
ليتوانيايی – تمرین افعال

آماده کردن
او یک کیک آماده میکند.

شدن
آنها تیم خوبی شدهاند.

بوسیدن
او نوزاد را میبوسد.

سوزاندن
او یک کبریت را سوزانده است.

گذشتن
آن دو از کنار یکدیگر میگذرند.

نگاه کردن
آنها به هم مدت طولانی نگاه کردند.

تجربه کردن
شما میتوانید از طریق کتابهای داستان های جادویی ماجراهای زیادی را تجربه کنید.

باید
او باید از اینجا پیاده شود.

طول کشیدن
طول کشید تا چمدان او بیاید.

نشان دادن
او به فرزندش جهان را نشان میدهد.

رسیدن
هواپیما به موقع رسیده است.
