لغت
لتونيايی – تمرین افعال

پخش کردن
او بازوهایش را به گستره میپاشد.

ترک کردن
من میخواهم از هماکنون سیگار را ترک کنم!

کار کردن
موتورسیکلت خراب است؛ دیگر کار نمیکند.

دیدن
یک دوست قدیمی او را میبیند.

برش زدن
باید شکلها را برش بزنید.

بالا آمدن
او دارد از پلهها بالا میآید.

گزارش دادن
او اسکندال را به دوستش گزارش داد.

بیرون کشیدن
پریز بیرون کشیده شده!

زدن
کی زنگ در را زد؟

دوباره دیدن
آنها سرانجام یکدیگر را دوباره میبینند.

خرج کردن
ما باید پول زیادی برای تعمیرات خرج کنیم.
