لغت
زبان مقدونی – تمرین افعال

حمل کردن
آنها فرزندان خود را روی پشتشان حمل میکنند.

رسیدن
هواپیما به موقع رسیده است.

سفارش دادن
او برای خودش صبحانه سفارش داد.

اجاره دادن
او خانه خود را اجاره میدهد.

قدم زدن
خانواده در روزهای یکشنبه قدم میزند.

بازی کردن
کودک ترجیح میدهد تنها بازی کند.

دانستن
بچهها خیلی کنجکاو هستند و الان زیاد میدانند.

پخش کردن
او بازوهایش را به گستره میپاشد.

صحبت کردن
کسی نباید در سینما خیلی بلند صحبت کند.

گرفتن
او به طور مخفیانه پول از او گرفت.

گفتن
او به من یک راز گفت.
