لغت
زبان مقدونی – تمرین افعال

پاسخ دادن
او با یک سوال پاسخ داد.

ایستادن
کوهنوردی روی قله ایستاده است.

آموزش دادن
سگ توسط او آموزش داده شده است.

شب گذراندن
ما شب را در ماشین میگذرانیم.

بالا آوردن
او بسته را به طرف پلهها میبرد.

فرمان دادن
او به سگش فرمان میدهد.

بیرون کشیدن
پریز بیرون کشیده شده!

سفر کردن در
من در سراسر جهان زیاد سفر کردهام.

سوختن
گوشت نباید روی منقل بسوزد.

پرت کردن
گاو مرد را پرت کرده است.

بحران کردن
آنها برنامههای خود را بحران میکنند.
