لغت

هلندی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/111160283.webp
تصور کردن
او هر روز چیزی جدید تصور می‌کند.
cms/verbs-webp/118011740.webp
ساختن
بچه‌ها یک برج بلند می‌سازند.
cms/verbs-webp/84365550.webp
حمل کردن
کامیون کالاها را حمل می‌کند.
cms/verbs-webp/73751556.webp
دعا کردن
او به آرامی دعا می‌کند.
cms/verbs-webp/115628089.webp
آماده کردن
او یک کیک آماده می‌کند.
cms/verbs-webp/59066378.webp
توجه کردن
باید به علایم راهنمایی ترافیک توجه کرد.
cms/verbs-webp/101938684.webp
انجام دادن
او تعمیرات را انجام می‌دهد.
cms/verbs-webp/55372178.webp
پیشرفت کردن
حلزون‌ها فقط به آهستگی پیشرفت می‌کنند.
cms/verbs-webp/34979195.webp
با هم آمدن
زیباست وقتی دو نفر با هم می‌آیند.
cms/verbs-webp/47969540.webp
نابینا شدن
مردی با نشان‌ها نابینا شده است.
cms/verbs-webp/124274060.webp
گذاشتن
او برای من یک قاچ نان پیتزا گذاشت.
cms/verbs-webp/20225657.webp
خواستن
نوعه من از من زیاد می‌خواهد.