لغت

نیورسک – تمرین افعال

cms/verbs-webp/80357001.webp
زایمان کردن
او به یک کودک سالم زایید.
cms/verbs-webp/93150363.webp
بیدار شدن
او تازه بیدار شده است.
cms/verbs-webp/77738043.webp
شروع کردن
سربازها شروع می‌کنند.
cms/verbs-webp/54887804.webp
ضمانت کردن
بیمه در موارد تصادف محافظت را ضمانت می‌کند.
cms/verbs-webp/109565745.webp
آموزش دادن
او به فرزندش شنا زدن را آموزش می‌دهد.
cms/verbs-webp/117897276.webp
دریافت کردن
او افزایش حقوق از رئیس خود دریافت کرد.
cms/verbs-webp/94796902.webp
بازگشتن
من نمی‌توانم راه بازگشت را پیدا کنم.
cms/verbs-webp/106279322.webp
سفر کردن
ما دوست داریم از اروپا سفر کنیم.
cms/verbs-webp/101742573.webp
نقاشی کردن
او دست‌های خود را نقاشی کرده است.
cms/verbs-webp/49374196.webp
اخراج کردن
رئیس من مرا اخراج کرده است.
cms/verbs-webp/91906251.webp
فریاد زدن
پسر به همه توان خود فریاد می‌زند.
cms/verbs-webp/120128475.webp
فکر کردن
او همیشه باید به او فکر کند.