spare
Jenta sparer lommepengene sine.
ذخیره کردن
دختر در حال ذخیره کردن پول جیبی خود است.
levere
Hunden min leverte en due til meg.
تحویل دادن
سگ من یک کبوتر به من تحویل داد.
invitere
Vi inviterer deg til vår nyttårsaftenfest.
دعوت کردن
ما شما را به مهمانی شب سال نو دعوت میکنیم.
følge
Kyllingene følger alltid moren sin.
دنبال کردن
جوجهها همیشه مادرشان را دنبال میکنند.
tilby
Strandstoler tilbys ferierende.
فراهم کردن
صندلیهای ساحلی برای تعطیلاتگردان فراهم شده است.
ringe
Hun kan bare ringe i lunsjpausen.
زنگ زدن
او فقط در وقت ناهار میتواند زنگ بزند.
reise med tog
Jeg vil reise dit med tog.
با قطار رفتن
من با قطار به آنجا میروم.
løpe mot
Jenta løper mot moren sin.
به سمت دویدن
دختر به سمت مادرش میدود.
trene
Hunden blir trent av henne.
آموزش دادن
سگ توسط او آموزش داده شده است.
produsere
Man kan produsere billigere med roboter.
تولید کردن
میتوان با رباتها ارزانتر تولید کرد.
returnere
Faren har returnert fra krigen.
برگشتن
پدر از جنگ برگشته است.
bli med
Kan jeg bli med deg?
همراه سوار شدن
آیا میتوانم با شما همراه سوار شوم؟