لغت

نروژی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/93031355.webp
جرات کردن
من جرات پریدن به آب را ندارم.
cms/verbs-webp/100634207.webp
توضیح دادن
او به او توضیح می‌دهد چگونه دستگاه کار می‌کند.
cms/verbs-webp/63935931.webp
چرخاندن
او گوشت را چرخاند.
cms/verbs-webp/123844560.webp
محافظت کردن
یک کلاه باید از تصادف‌ها محافظت کند.
cms/verbs-webp/80116258.webp
ارزیابی کردن
او عملکرد شرکت را ارزیابی می‌کند.
cms/verbs-webp/80552159.webp
کار کردن
موتورسیکلت خراب است؛ دیگر کار نمی‌کند.
cms/verbs-webp/129002392.webp
کاوش کردن
فضانوردان می‌خواهند فضای بیرونی را کاوش کنند.
cms/verbs-webp/110322800.webp
بد زدن
همکلاسی‌ها در مورد او بد می‌زنند.
cms/verbs-webp/119895004.webp
نوشتن
او یک نامه می‌نویسد.
cms/verbs-webp/125116470.webp
اعتماد کردن
ما همه به یکدیگر اعتماد داریم.
cms/verbs-webp/118826642.webp
توضیح دادن
پدربزرگ به نوه‌اش دنیا را توضیح می‌دهد.
cms/verbs-webp/89869215.webp
لگد زدن
آن‌ها دوست دارند لگد بزنند، اما فقط در فوتبال میزی.