produsere
Man kan produsere billigere med roboter.
تولید کردن
میتوان با رباتها ارزانتر تولید کرد.
kaste av
Oksen har kastet av mannen.
پرت کردن
گاو مرد را پرت کرده است.
motta
Jeg kan motta veldig raskt internett.
دریافت کردن
من میتوانم اینترنت بسیار سریعی دریافت کنم.
bli opprørt
Hun blir opprørt fordi han alltid snorker.
ناراحت شدن
او ناراحت میشود زیرا او همیشه خر خر میکند.
reparere
Han ønsket å reparere kabelen.
تعمیر کردن
او میخواست کابل را تعمیر کند.
investere
Hva skal vi investere pengene våre i?
سرمایهگذاری کردن
ما باید پول خود را در کجا سرمایهگذاری کنیم؟
slippe foran
Ingen vil slippe ham foran i supermarkedkassen.
رها کردن
هیچ کس نمیخواهد او را در مقابل صف اسوپرمارکت رها کند.
tenke med
Du må tenke med i kortspill.
هم فکری کردن
در بازیهای کارت باید هم فکری کنید.
håpe
Mange håper på en bedre fremtid i Europa.
امیدوار بودن
بسیاری امیدوارند که در اروپا آینده بهتری داشته باشند.
dele
De deler husarbeidet seg imellom.
تقسیم کردن
آنها کارهای خانگی را بین خودشان تقسیم میکنند.
snu
Du må snu bilen her.
برگشتن
شما باید اینجا ماشین را بپیچانید.
fjerne
Gravemaskinen fjerner jorden.
برداشتن
بیل ماشین خاک را دارد میبرد.