لغت

نروژی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/63935931.webp
چرخاندن
او گوشت را چرخاند.
cms/verbs-webp/120515454.webp
غذا دادن
بچه‌ها به اسب غذا می‌دهند.
cms/verbs-webp/103797145.webp
استخدام کردن
شرکت می‌خواهد مردم بیشتری را استخدام کند.
cms/verbs-webp/132125626.webp
متقاعد کردن
او اغلب باید دخترش را برای خوردن متقاعد کند.
cms/verbs-webp/123213401.webp
نفرت داشتن
این دو پسر از یکدیگر نفرت دارند.
cms/verbs-webp/129203514.webp
گپ زدن
او اغلب با همسایه‌اش گپ می‌زند.
cms/verbs-webp/63645950.webp
دویدن
او هر صبح روی ساحل می‌دود.
cms/verbs-webp/110045269.webp
تکمیل کردن
او هر روز مسیر دویدنش را تکمیل می‌کند.
cms/verbs-webp/120900153.webp
بیرون رفتن
بچه‌ها سرانجام می‌خواهند بیرون بروند.
cms/verbs-webp/99951744.webp
مظنون شدن
او مظنون است که دوست دختر او است.
cms/verbs-webp/85623875.webp
مطالعه کردن
زنان زیادی در دانشگاه من مطالعه می‌کنند.
cms/verbs-webp/115267617.webp
جرات کردن
آن‌ها جرات پریدن از هواپیما را داشتند.