komme lett
Surfing kommer lett for ham.
آسان بودن
سواری بر موج برای او آسان است.
skyve
De skyver mannen ut i vannet.
هل دادن
آنها مرد را به آب هل میدهند.
importere
Vi importerer frukt fra mange land.
وارد کردن
ما میوه از بسیاری از کشورها وارد میکنیم.
spise
Hønene spiser kornene.
خوردن
جوجهها دانهها را میخورند.
elske
Hun elsker katten sin veldig mye.
دوست داشتن
او گربهاش را خیلی دوست دارد.
bestille
Hun bestiller frokost til seg selv.
سفارش دادن
او برای خودش صبحانه سفارش داد.
tale ut
Hun ønsker å tale ut til vennen sin.
صحبت کردن
او میخواهد با دوست خود صحبت کند.
dele
Vi må lære å dele vår rikdom.
به اشتراک گذاشتن
ما باید یاد بگیریم ثروتمان را به اشتراک بگذاریم.
bli med
Kan jeg bli med deg?
همراه سوار شدن
آیا میتوانم با شما همراه سوار شوم؟
utføre
Han utfører reparasjonen.
انجام دادن
او تعمیرات را انجام میدهد.
gå ut
Jentene liker å gå ut sammen.
بیرون رفتن
دخترها دوست دارند با هم بیرون بروند.
parkere
Syklene er parkert foran huset.
پارک کردن
دوچرخهها در مقابل خانه پارک شدهاند.