لغت

پنجابی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/118253410.webp
خرج کردن
او همه پول خود را خرج کرد.
cms/verbs-webp/99951744.webp
مظنون شدن
او مظنون است که دوست دختر او است.
cms/verbs-webp/112755134.webp
زنگ زدن
او فقط در وقت ناهار می‌تواند زنگ بزند.
cms/verbs-webp/85968175.webp
آسیب دیدن
در تصادف، دو ماشین آسیب دیدند.
cms/verbs-webp/114379513.webp
پوشاندن
لیلی‌های آبی آب را می‌پوشانند.
cms/verbs-webp/91997551.webp
فهمیدن
نمی‌توان همه چیزها در مورد کامپیوترها را فهمید.
cms/verbs-webp/96571673.webp
نقاشی کردن
او دیوار را سفید نقاشی می‌کند.
cms/verbs-webp/109096830.webp
آوردن
سگ توپ را از آب می‌آورد.
cms/verbs-webp/93031355.webp
جرات کردن
من جرات پریدن به آب را ندارم.
cms/verbs-webp/129674045.webp
خریدن
ما بسیار هدیه خریده‌ایم.
cms/verbs-webp/51465029.webp
کم کار کردن
ساعت چند دقیقه کم کار می‌کند.
cms/verbs-webp/125088246.webp
تقلید کردن
کودک یک هواپیما را تقلید می‌کند.