لغت

پنجابی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/132125626.webp
متقاعد کردن
او اغلب باید دخترش را برای خوردن متقاعد کند.
cms/verbs-webp/112408678.webp
دعوت کردن
ما شما را به مهمانی شب سال نو دعوت می‌کنیم.
cms/verbs-webp/44127338.webp
ترک کردن
او شغل خود را ترک کرد.
cms/verbs-webp/99207030.webp
رسیدن
هواپیما به موقع رسیده است.
cms/verbs-webp/109766229.webp
احساس کردن
او اغلب احساس تنهایی می‌کند.
cms/verbs-webp/117658590.webp
منقرض شدن
بسیاری از حیوانات امروز منقرض شده‌اند.
cms/verbs-webp/19682513.webp
اجازه داشتن
شما مجاز به کشیدن سیگار در اینجا هستید!
cms/verbs-webp/81986237.webp
مخلوط کردن
او یک آب میوه مخلوط می‌کند.
cms/verbs-webp/113248427.webp
بردن
او تلاش می‌کند در شطرنج ببرد.
cms/verbs-webp/120368888.webp
گفتن
او به من یک راز گفت.
cms/verbs-webp/120624757.webp
قدم زدن
او دوست دارد در جنگل قدم بزند.
cms/verbs-webp/119613462.webp
انتظار داشتن
خواهرم منتظر فرزند است.