لغت
لهستانی – تمرین افعال

موفق شدن
اینبار موفق نشد.

ایستادن
او دیگر نمیتواند به تنهایی بایستد.

همراهی کردن
سگ با آنها همراهی میکند.

فرار کردن
بعضی بچهها از خانه فرار میکنند.

نظر دادن
او هر روز در مورد سیاست نظر میدهد.

تجربه کردن
شما میتوانید از طریق کتابهای داستان های جادویی ماجراهای زیادی را تجربه کنید.

دریافت کردن
او در سنین پیری بازنشستگی خوبی دریافت میکند.

فعال کردن
دود، زنگار را فعال کرد.

نوشتن روی
هنرمندان روی تمام دیوار نوشتهاند.

دیدن
یک دوست قدیمی او را میبیند.

فهمیدن
من نمیتوانم شما را بفهمم!
