لغت

لهستانی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/106997420.webp
دست نزدن
طبیعت دست نزده ماند.
cms/verbs-webp/106088706.webp
ایستادن
او دیگر نمی‌تواند به تنهایی بایستد.
cms/verbs-webp/115847180.webp
کمک کردن
همه به نصب چادر کمک می‌کنند.
cms/verbs-webp/128159501.webp
مخلوط کردن
چندین مواد خوراکی نیاز دارند تا مخلوط شوند.
cms/verbs-webp/85871651.webp
نیاز داشتن
من فوراً به تعطیلات نیاز دارم؛ باید بروم!
cms/verbs-webp/63935931.webp
چرخاندن
او گوشت را چرخاند.
cms/verbs-webp/34725682.webp
پیشنهاد دادن
زن به دوستش چیزی پیشنهاد می‌دهد.
cms/verbs-webp/21342345.webp
دوست داشتن
کودک اسباب‌بازی جدید را دوست دارد.
cms/verbs-webp/47802599.webp
ترجیح دادن
بسیاری از کودکان به جای چیزهای سالم، شیرینی‌جات را ترجیح می‌دهند.
cms/verbs-webp/28642538.webp
ایستاده گذاشتن
امروز بسیاری مجبورند ماشین‌های خود را ایستاده گذارند.
cms/verbs-webp/125052753.webp
گرفتن
او به طور مخفیانه پول از او گرفت.
cms/verbs-webp/108350963.webp
غنی کردن
ادویه‌ها غذای ما را غنی می‌کنند.