لغت

لهستانی – تمرین افعال

cms/verbs-webp/28581084.webp
آویخته شدن
یخ‌ها از سقف آویخته شده‌اند.
cms/verbs-webp/112290815.webp
حل کردن
او بی‌فایده سعی می‌کند مشکل را حل کند.
cms/verbs-webp/112286562.webp
کار کردن
او بهتر از مردی کار می‌کند.
cms/verbs-webp/122394605.webp
تغییر دادن
مکانیکی تایرها را تغییر می‌دهد.
cms/verbs-webp/71589160.webp
وارد کردن
لطفاً الان کد را وارد کنید.
cms/verbs-webp/116519780.webp
بیرون دویدن
او با کفش‌های جدید بیرون می‌دود.
cms/verbs-webp/120368888.webp
گفتن
او به من یک راز گفت.
cms/verbs-webp/115286036.webp
آسان کردن
تعطیلات زندگی را آسان‌تر می‌کند.
cms/verbs-webp/127720613.webp
دلتنگ شدن
او به دوست دخترش خیلی دلتنگ است.
cms/verbs-webp/34979195.webp
با هم آمدن
زیباست وقتی دو نفر با هم می‌آیند.
cms/verbs-webp/57481685.webp
سال تکراری گرفتن
دانش‌آموز یک سال تکراری گرفته است.
cms/verbs-webp/51119750.webp
راه یافتن
من می‌توانم خوب در یک هزارتو مسیر بیابم.