لغت
لهستانی – تمرین افعال

گوش دادن
او دوست دارد به شکم همسر حاملهاش گوش دهد.

باز کردن
کودک هدیهاش را باز میکند.

دراز کشیدن
بچهها در علفزار دراز کشیدهاند.

فکر کردن
در شطرنج باید خیلی فکر کنید.

نشان دادن
او به فرزندش جهان را نشان میدهد.

باز گذاشتن
هر کسی پنجرهها را باز میگذارد، دعوت به سارقان میکند!

بد زدن
همکلاسیها در مورد او بد میزنند.

مخلوط کردن
چندین مواد خوراکی نیاز دارند تا مخلوط شوند.

جرات کردن
من جرات پریدن به آب را ندارم.

فرمان دادن
او به سگش فرمان میدهد.

راه یافتن
من میتوانم خوب در یک هزارتو مسیر بیابم.
