لغت

پشتو – تمرین افعال

cms/verbs-webp/124053323.webp
فرستادن
او یک نامه می‌فرستد.
cms/verbs-webp/113979110.webp
همراهی کردن
دوست دخترم دوست دارد همراه من به خرید بیاید.
cms/verbs-webp/108350963.webp
غنی کردن
ادویه‌ها غذای ما را غنی می‌کنند.
cms/verbs-webp/96476544.webp
تعیین کردن
تاریخ در حال تعیین شدن است.
cms/verbs-webp/101945694.webp
خوابیدن
آن‌ها می‌خواهند بالاخره یک شب به خواب بروند.
cms/verbs-webp/79317407.webp
فرمان دادن
او به سگش فرمان می‌دهد.
cms/verbs-webp/122789548.webp
دادن
پسر عمو چه چیزی را به دوست دخترش برای تولدش داد؟
cms/verbs-webp/15845387.webp
بلند کردن
مادر نوزاد خود را بلند می‌کند.
cms/verbs-webp/57574620.webp
تحویل دادن
دختر ما در تعطیلات روزنامه تحویل می‌دهد.
cms/verbs-webp/68779174.webp
نمایندگی کردن
وکلاء موکلان خود را در دادگاه نمایندگی می‌کنند.
cms/verbs-webp/91293107.webp
دور زدن
آنها دور درخت می‌روند.
cms/verbs-webp/93150363.webp
بیدار شدن
او تازه بیدار شده است.