لغت

پشتو – تمرین افعال

cms/verbs-webp/123844560.webp
محافظت کردن
یک کلاه باید از تصادف‌ها محافظت کند.
cms/verbs-webp/4706191.webp
تمرین کردن
زن یوگا تمرین می‌کند.
cms/verbs-webp/111750395.webp
برگشتن
او نمی‌تواند به تنهایی برگردد.
cms/verbs-webp/118343897.webp
همکاری کردن
ما به عنوان یک تیم همکاری می‌کنیم.
cms/verbs-webp/116067426.webp
فرار کردن
همه از آتش فرار کردند.
cms/verbs-webp/61245658.webp
پریدن بیرون
ماهی از آب بیرون می‌پرد.
cms/verbs-webp/129084779.webp
وارد کردن
من قرار را در تقویم خود وارد کرده‌ام.
cms/verbs-webp/106997420.webp
دست نزدن
طبیعت دست نزده ماند.
cms/verbs-webp/91254822.webp
چیدن
او یک سیب چید.
cms/verbs-webp/40946954.webp
مرتب کردن
او دوست دارد تمبرهای خود را مرتب کند.
cms/verbs-webp/8451970.webp
بحران کردن
همکاران مشکل را بحران می‌کنند.
cms/verbs-webp/113979110.webp
همراهی کردن
دوست دخترم دوست دارد همراه من به خرید بیاید.