لغت
پرتغالی (BR) – تمرین افعال

مخلوط کردن
او یک آب میوه مخلوط میکند.

بالا آمدن
او دارد از پلهها بالا میآید.

پایین رفتن
هواپیما بر فراز اقیانوس پایین میآید.

خواندن
کودکان یک ترانه میخوانند.

خارج شدن
همسایه خارج میشود.

تعلق داشتن
همسر من متعلق به من است.

ایستاده گذاشتن
امروز بسیاری مجبورند ماشینهای خود را ایستاده گذارند.

فراموش کردن
او حالا نام او را فراموش کرده است.

نقاشی کردن
او دستهای خود را نقاشی کرده است.

فرستادن
او میخواهد الان نامه را بفرستد.

کار کردن روی
او باید روی تمام این پروندهها کار کند.
