لغت
پرتغالی (BR) – تمرین افعال

همراهی کردن
سگ با آنها همراهی میکند.

فراموش کردن
او حالا نام او را فراموش کرده است.

ساختن
آنها میخواستند یک عکس خندهدار بسازند.

خودداری کردن
نمیتوانم پول زیادی خرج کنم؛ باید خودداری کنم.

دلتنگ شدن
او به دوست دخترش خیلی دلتنگ است.

اثبات کردن
او میخواهد یک فرمول ریاضی را اثبات کند.

نشان دادن
او به فرزندش جهان را نشان میدهد.

تنفر داشتن
او از عناکبوت تنفر دارد.

گرفتن
او به طور مخفیانه پول از او گرفت.

وارد کردن
نباید چیزا به خانه بیاوریم.

بهروز کردن
امروزه باید دانش خود را بهطور مداوم بهروز کنید.
