لغت
پرتغالی (BR) – تمرین افعال

نگاه کردن
او از دوربین نگاه میکند.

آویخته شدن
یخها از سقف آویخته شدهاند.

تغییر کردن
به خاطر تغییرات اقلیمی، بسیار چیزها تغییر کرده است.

فهمیدن
من نمیتوانم شما را بفهمم!

هیجان زدن
منظره او را هیجان زده کرد.

فرار کردن
گربه ما فرار کرد.

توضیح دادن
پدربزرگ به نوهاش دنیا را توضیح میدهد.

گفتن
او به من یک راز گفت.

وارد شدن
او وارد دریا میشود.

تمرین کردن
او هر روز با اسکیتبورد خود تمرین میکند.

نابینا شدن
مردی با نشانها نابینا شده است.
