لغت
پرتغالی (BR) – تمرین افعال

آشنا بودن
او با برق آشنا نیست.

بلند کردن
او به او کمک کرد تا بلند شود.

اتفاق افتادن
چیز بدی اتفاق افتاده است.

یادداشت زدن
دانشآموزان هر چیزی که استاد میگوید را یادداشت میزنند.

آویخته شدن
یخها از سقف آویخته شدهاند.

وجود داشتن
دایناسورها دیگر امروز وجود ندارند.

ملاقات کردن
گاهی اوقات آنها در پله ملاقات میکنند.

سال تکراری گرفتن
دانشآموز یک سال تکراری گرفته است.

گوش دادن
او گوش میدهد و یک صدا میشنود.

گذشتن
دوران قرون وسطی گذشته است.

آماده کردن
او یک کیک آماده میکند.
