لغت
پرتغالی (BR) – تمرین افعال

همراهی کردن
دوست دخترم دوست دارد همراه من به خرید بیاید.

سخت یافتن
هر دوی آنها وداع گفتن را سخت مییابند.

تمرین کردن
ورزشکاران حرفهای باید هر روز تمرین کنند.

ظاهر شدن
ناگهان یک ماهی بزرگ در آب ظاهر شد.

تصاحب کردن
ملخها تصاحب کردهاند.

وارد شدن
شما باید با رمز عبور خود وارد شوید.

سفارش دادن
او برای خودش صبحانه سفارش داد.

توضیح دادن
پدربزرگ به نوهاش دنیا را توضیح میدهد.

پارک کردن
ماشینها در پارکینگ زیرزمینی پارک شدهاند.

فروختن
تاجران بسیار کالا میفروشند.

احساس کردن
مادر بسیار محبت به فرزندش احساس میکند.
