لغت
پرتغالی (BR) – تمرین افعال

دور کردن
او با اتومبیلش دور میزند.

شاد کردن
گل باعث شادی طرفداران فوتبال آلمان شده است.

حمل کردن
ما دوچرخهها را روی سقف ماشین حمل میکنیم.

فرستادن
او یک نامه میفرستد.

ورود کردن
همسایههای جدید در طبقه بالا ورود میکنند.

برش زدن
باید شکلها را برش بزنید.

تمرین کردن
زن یوگا تمرین میکند.

برداشتن
بیل ماشین خاک را دارد میبرد.

آویختن
در زمستان، آنها یک خانه پرنده را میآویزند.

سوزاندن
او یک کبریت را سوزانده است.

پاداش دادن
او با یک مدال پاداش داده شد.
