لغت
اسلواکی – تمرین افعال

توافق کردن
همسایهها نتوانستند در مورد رنگ توافق کنند.

جلوگیری کردن
او باید از خوردن گردو جلوگیری کند.

تکرار کردن
طوطی من میتواند نام من را تکرار کند.

محافظت کردن
کودکان باید محافظت شوند.

رها کردن
هیچ کس نمیخواهد او را در مقابل صف اسوپرمارکت رها کند.

دوست شدن
این دو دوست شدهاند.

بازگشتن
من نمیتوانم راه بازگشت را پیدا کنم.

استخدام کردن
شرکت میخواهد مردم بیشتری را استخدام کند.

انتظار داشتن
خواهرم منتظر فرزند است.

تعلق داشتن
همسر من متعلق به من است.

نجات دادن
پزشکان موفق شدند زندگی او را نجات دهند.
