لغت
اسلونیایی – تمرین افعال

تمام کردن
دختر ما تازه دانشگاه را تمام کرده است.

اجازه دادن
پدر به او اجازه استفاده از کامپیوتر خود را نداد.

آموزش دادن
سگ توسط او آموزش داده شده است.

رای دادن
رایدهندگان امروز راجع به آیندهشان رای میدهند.

باید
او باید از اینجا پیاده شود.

پوشاندن
لیلیهای آبی آب را میپوشانند.

سوختن
گوشت نباید روی منقل بسوزد.

لغو شدن
پرواز لغو شده است.

پریدن
کودک با شادی دارد میپرد.

یادداشت کردن
او میخواهد ایده تجاری خود را یادداشت کند.

اخراج کردن
رئیس من مرا اخراج کرده است.
