لغت
اسلونیایی – تمرین افعال

سخت یافتن
هر دوی آنها وداع گفتن را سخت مییابند.

دوست داشتن
او گربهاش را خیلی دوست دارد.

تأیید کردن
او توانست خبر خوب را به شوهرش تأیید کند.

حمل کردن
کامیون کالاها را حمل میکند.

وابسته بودن
او نابینا است و به کمک بیرونی وابسته است.

نوشتن
او یک نامه مینویسد.

بهبود بخشیدن
او میخواهد به فیگور خود بهبود ببخشد.

متوجه شدن
پسر من همیشه همه چیز را متوجه میشود.

باز کردن
گاوصندوق با کد رمز میتواند باز شود.

نابود کردن
فایلها کاملاً نابود خواهند شد.

با خود بردن
ما یک درخت کریسمس با خود بردیم.
