لغت
اسلونیایی – تمرین افعال

دنبال کردن
سگ من هنگام دویدن من را دنبال میکند.

معرفی کردن
او دوست دختر جدیدش را به والدینش معرفی میکند.

کار کردن
موتورسیکلت خراب است؛ دیگر کار نمیکند.

غلبه کردن
ورزشکاران بر آبشار غلبه کردند.

نظر دادن
او هر روز در مورد سیاست نظر میدهد.

گم شدن
آسان است در جنگل گم شوید.

زندگی کردن
ما در تعطیلات در یک چادر زندگی کردیم.

تمرین کردن
ورزشکاران حرفهای باید هر روز تمرین کنند.

مطالعه کردن
دخترها دوست دارند با هم مطالعه کنند.

تعقیب کردن
کابوی اسبها را تعقیب میکند.

انتخاب کردن
انتخاب کردن آن یکی درست سخت است.
