لغت
آلبانیایی – تمرین افعال

توقف کردن
زن یک ماشین را متوقف میکند.

دویدن
ورزشکار در حال آمادهشدن برای دویدن است.

شب گذراندن
ما شب را در ماشین میگذرانیم.

انجام دادن
هیچ چیزی در مورد آسیب قابل انجام نبود.

توقف کردن
پلیسزن ماشین را متوقف میکند.

خواستن
نوعه من از من زیاد میخواهد.

زایمان کردن
او به زودی زایمان میکند.

منتشر کردن
تبلیغات اغلب در روزنامهها منتشر میشوند.

محافظت کردن
کودکان باید محافظت شوند.

اشتباه کردن
من واقعاً در آنجا اشتباه کردم!

کافی بودن
یک سالاد برای من برای ناهار کافی است.
